|
||||||
|
||||||
صفحه اصلی
تشکر
|
Tuesday, October 17, 2006 يادتونه پاپ عليه اسلام حرف زده بود؟ جريان خيلی قديمی شده اما من اين مقاله کيهان رو که همون زمان چاپ شده بود تازه خوندم و فکر می کنم با اينکه مثل خيلی نوشته های ديگه ی روزنامه لحن تند و بعضی اوقات غيرقابل قبولی داره اما حرفهای کلي که زده درسته و دونستنش برای خيلی از ماها که به خاطر تبليغات فکر می کنيم مسيحيت دين بسيار لطيفيه که هيچ چيز به غير از دوست داشتن توش نيست، واقعا لازمه. متاسفانه يا خوشبختانه من از نزديک با مصاديق اين مسئله مواجه شده ام. شايد جريانش رو بعد تعريف کنم فعلا همينقدر بگم که مسيحی های دو آتشه حتی اسلام رو به عنوان يک دين الهی نمی شناسند و وقتی باهات به عنوان يک مسلمون حرف می زنند تا جايی که بتونن به تو و اعتقاداتت توهين می کنن و برای اينکه به مردم نشون بدن اسلام دين خوبی نيست آياتی در مورد خشونت از قرآن برای مردم می خونن که وجود خارجی نداره! شايد حالا بهتر بشه فهميد چرا حرفهای آقای پاپ اونقدر "ناجور" به نظر می رسه! اين هم خلاصه ای از مقاله کيهان: " ... بي شك اگر برخي از قسمت هاي تورات و انجيل را مورد بررسي قرار دهيم، روشن خواهد شد كه واقعيت چيست و اين كتب مقدس در مورد جنگ و خشونت و شمشير و كشتن چه مي گويند. اما، بهتر است سخنان خود را با سؤالاتي از آقاي پاپ مطرح و از او درخواست كنيم كه اگر از آن طايفه اي نيست كه حضرت مسيح«ع» در حق آنان فرموده است: «واي بر شما اي علماي دين، چون حقيقت را از مردم پنهان مي كنيد، نه خودتان آن را مي پذيريد و نه مي گذاريد ديگران به آن ايمان بياورند»، از سر صدق به اين سؤالات پاسخ بگويد. به نظر آقاي پاپ، منظور حضرت مسيح (ع) از بيان اين جمله خطاب به حواريون و پيروان خود كه «اگر شمشير نداريد، بهتر است لباس خود را بفروشيد و شمشيري بخريد» 2 چه بوده است و اصولاً توصيه به خريدن شمشير با چه هدفي درخواست شده است و مقدم دانستن آن بر لباس كه ضروري ترين وسيله (پوشش) زندگي انسان هاست به چه معناست؟ چرا حضرت مسيح(ع) آمدن خود را نه تنها باعث صلح و آرامش نمي داند، بلكه مي فرمايد: «آيا تصور مي كنيد كه آمدن من باعث صلح و آرامش مردم با يكديگر مي شود؟ نه، بخاطر من مردم با يكديگر اختلاف پيدا خواهند كرد و خانواده ها از هم پاشيده خواهند شد. 3 آيا اين بيان حضرت مسيح (ع) درتقابل با ادعاي غرب مسيحي مبني بر دفاع از صلح و آرامش قرارندارد؟ آيا ساده تر از اين جمله درانجيل مي توان يافت كه فرمود « هر كه صليب خود را برندارد و به دنبال من نيايد، نمي تواند شاگرد من باشد» 4آيا آقاي پاپ صليب خود را بردوش گرفته است و به جنگ مسلمانان آمده است، درحالي كه سخن حضرت مسيح (ع) جهاد با يهودياني بود كه دعوت او را به سوي خداپرستي نمي پذيرفتند؟ ... بي شك، آيات جهاد در اسلام اصلاح كننده آياتي است كه در تورات و انجيل در باب جهاد و مبارزه وارد شده است. به عنوان نمونه اگر جناب پاپ، فارغ از هياهوهاي سياسي، تنها كتاب و تورات فصل خروج را بخواند و بخش هايي از آن را كه به عنوان نمونه متذكر مي شويم مرور كند، خواهد ديد كه ايشان و كساني كه چون او مي انديشند، از مكتب و مذهبي حمايت مي كنند كه برخي قوانين آن نياز به اصلاح توسط اسلام عزيز، اين آخرين دين مبين الهي داشته است، بد نيست ايشان اگر در تورات ديد «هركس پدر يا مادر خود را لعنت كند، بايد كشته شود»5 بايد قضاوت كند كه تا چه اندازه آن بر پايه منطق استوار است و تا چه اندازه با آزادي بيان كه ايشان و غربي ها معتقد به پاي بندي به آن هستند، همخواني دارد و روشن كند كه آيه «هر كس پدر يا مادرش را بزند، بايد كشته شود»6 تا چه اندازه با حقوق بشر و قوانين جاري و ساري درغرب مطابقت دارد؟ به راستي كدام عقل سليمي امروزه مي پسندد كه قانون «اگر گاوي سابقه شاخ زدن به كسي را دارد و صاحب آن در بستن او سهل انگاري كرده است و گاو كسي را شاخ زده است هم بايد گاو را كشت و هم صاحب آن را سنگسار نمود.»7 با عقل و منطق و حقوق بشر و حقوق حيوانات در تضاد نيست! آيا دستور حضرت موسي(ع) به قوم يهود كه فرمود: «خداوند، خداي بني اسرائيل مي فرمايد: شمشير به كمر ببنديد و از اين سوي اردوگاه تا آنسويش برويد و برادر و دوست و همسايه خود را بكشيد.»8 ناشي از فكر خشونت طلب و دور از منطق حضرت موسي(ع) است و يا حكمت و مصلحت الهي در آن نهفته شده است كه ما و آقاي پاپ از آن بي خبريم؟ شايد آقاي پاپ در دام صهيونيست ها آنچنان اسير شده باشد كه مجبور باشد بگويد: پيامبر اسلام(ص) جز خشونت چيزي براي جهانيان به ارمغان نياورده است، اما ما مسلمانان هيچگاه به خود اجازه نمي دهيم با توجه به مطالبي كه مطرح شد چنين حرفي را در مورد حضرت عيسي(ع) به زبان خود جاري سازيم زيرا، اصولاً انبياء(ع) را معصوم و مصون از گناه و اشتباه مي دانيم، تا چه برسد به اينكه به خود جرأت اهانت به ساحت مقدس ايشان را بدهيم. ... پي نوشت ها: 1- انجيل لوقا، فصل 11، بند .52 2- انجيل لوقا، فصل 22 بند .37 3- انجيل لوقا، فصل 12، بند 52و .51 4- انجيل لوقا، فصل 14، بند .28 5- تورات، كتاب خروج، فصل 21، بند .17 6- تورات، كتاب خروج، فصل 21، بند .15 7- تورات، كتاب خروج، فصل 21، بندهاي 28 تا .30 8- تورات، كتاب خروج، فصل 32، بند .28 " |
|||||