|
||||||
|
||||||
صفحه اصلی
تشکر
|
Saturday, August 13, 2005 "روی ماه خداوند را ببوس"! کتابی از مصطفی مستور که برگزيده ی جشنواره ی قلم زرين سال 81 شده. تعريفش را حدود يک سال پيش از نرگس شنيده بودم. نمايشگاه کتاب امسال خريدمش و ديشب بالاخره آنرا خواندم! بی تعارف بگويم برای آنها که تا به حال به اينکه اصلا خدا هست يا نيست فکر نکرده اند، يا حتی برای آنها که هميشه ی عمرشان از وجود خدا مطمئن بوده اند، هيچ به درد نمی خورد! در عوض اگر مثل من مدتی به کله تان زده که اين چه جور خدايی است که هيچ عين خيالش نيست چه به سر بنده هايش می آيد، می تواند جالب باشد. يعنی شنيدن آنهمه شک و ترديد از زبان کتاب تا حد زيادی آدم را خالی می کند. البته خيال نکنيد آخرش مثل کتابهای دينی دبيرستان يا دقيقا برعکس آنها يک دليل منطقی برای اثبات وجود يا عدم وجود او می آورد و خودش و ما را خلاص می کند! خوبی کتاب اين است که اصلا دنبال اين چيزها نيست. خوبيش اين است که تکه هايی از زندگيمان را روی کاغذ آورده. لحظه هايی از زندگی را که معمولا در آنها تنها بوده ايم و کمتر پيش آمده کسی را پيدا کنيم که حرفمان را بفهمد يا بتواند شنونده ی خوبی برايمان باشد. اما در اين کتاب 3-4 نفری هستند که کمابيش حرف تو را می فهمند و هرکدام با جورِ زندگيشان، بعضی از تکه های پازل ما را برايمان پيدا می کنند. |
|||||