|
||||||
|
||||||
صفحه اصلی
تشکر
|
Tuesday, June 21, 2005 فکر می کردم نکند همه ی اينها بازی باشد. بازی برای اينکه مردم در دور دوم انتخابات با پای خودشان بروند به هاشمی رای بدهند و بعد هم از انتخاب شدنش راضی و خوشحال باشند! البته بسياری از دوستان مخالف اين فکر هستند. هرچند دلايلی که می آورند به هيچ عنوان چيزی را اثبات نمی کند اما حرفهای خوبی می زنند. مثل مهدی که در قسمت نظرخواهی برايم نوشته است: " گفته بودید که هنوز هم احتمال می دهید این بازی ها توطئه هاشمی است. مشکل از خود ماست. تصورات ذهنی ما وقتی غلط باشد واقعیتهای بدیهی را نمی بینیم. ما فکر می کنیم سیاستمداران ما خیلی خیلی با هوش تر از ما هستن، فکر می کنیم مردم ما خیلی خیلی بی گناه هستند و همه گناهها گردن حکومت است و فکر می کنیم واقعیتها خیلی خیلی پیچیده تر از این هستند ولذا دنبال جای پای دشمن هستیم. اگر فکر می کنید اینقدر هاشمی باهوشه که میتونه عروسک گردان این همه آدم باشه واقعا حقشه که بهش رای بدین ولی مطمئن باشید اینطور نیست. هاشمی هم مثل خیلی از ماهاست با ا" (مطلبش همينجا قطع شده به خاطر سيستم نظرخواهی من که برای حجم نظرها محدوديت دارد.) با همه ی توضيحات مهدی عزيز، امروز اين مطلب را که می خواندم باز همان شک به سراغم آمد و البته اين بار بصورت جدی تر! آيا واقعا احمدی نژاد و طرفدارانش گمان می کنند با اين گونه حرفها می توان آرای مردم را بدست آورد؟ حتی اگر فرض کنيم اين چيزها که "جوانان حزب الله اصفهان" نوشته اند برای خراب کردن وجهه ی او باشد، خود احمدی نژاد چرا همه جا از مسائل مشابه سخن می گويد؟ به فرض اين که تمام اينها اعتقادات واقعی او باشند مسلما او می داند که تا قبل از برگزاری انتخابات بهتر است چيزی نگويد و اعتماد مردم را با همان برنامه های علميش -که نمايندگانش در صدا و سيما مطرح می کنند- بدست آورد. بعد که انتخاب شد آنوقت برنامه های جزئی را بيان کند. اما اين کار را نمی کند. به نظر من سه حالت ممکن است وجود داشته باشد: اول اين که احمدی نژاد آنقدر صادق و يکرنگ است که حاضر نيست به قيمت پنهان کردن عقايد واقعی اش از مردم، رای آنها را بدست آورد. ( از نظر من در محدوده ی سياست، داشتن چنين صداقتی جای شک و شبهه دارد!) دوم اين که احمدی نژاد و يارانش آنقدر از پيروزی در دوره ی دوم اطمينان دارند که هيچ فکر نمی کنند که ممکن است با اين حرفها آرای مردم کم شود. چون رای ها از جای ديگری می رسند! ( اين هم به نظر من بعيد است چون می دانيم حتی تقلب در انتخابات هم در صورتی می تواند تاثيرگذار باشد که تعداد آرای دو نامزد تا حدی نزديک به هم باشند و اگر يک طرف از حمايت اکثريت قاطع بهره مند شود -مانند خاتمی سال 76- هيچ تقلب و دستکاری در آرا هم نمی تواند نتيجه را معکوس کند) و اما حالت سوم اين است که همه ی اين اتفاقات و طرح مسائلی که مخالفت شايد بالای 70% جامعه را در بر خواهد داشت، همه يک برنامه ی هماهنگ باشد برای خراب کردن آنکس که فکر می کنيم می خواهند به زور به ما قالبش کنند! و در حقيقت سوق دادن همه ی ملت به سمت کسی که همه ی ما فکر می کنيم مظلوم روز سوم تير خواهد بود! اميدوارم اشتباه کنم. اميدوارم کسی بيايد برايم اثبات کند که چنين نيست! چون با وجود همه ی استدلالهايم و به فرض اين که واقعا هم دارند بازی مان می دهند، حاضرم در بازيشان شرکت کنم و به هاشمی رای دهم. چون نمی خواهم ريسک کنم. که اگر حتی احتمالش 1% هم باشد، نمی خواهم احمدی نژاد رئيس جمهور مملکتم شود! |
|||||