زندگـــی

                                        

 

 

 

 

 

  

صفحه اصلی
August 2002
September 2002
October 2002
November 2002
December 2002
January 2003
February 2003
March 2003
April 2003
May 2003
June 2003
July 2003
August 2003
September 2003
October 2003
November 2003
December 2003
January 2004
February 2004
March 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
March 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
October 2005
November 2005
December 2005
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
March 2007
April 2007
June 2007

 

تشکر   

This page is powered by Blogger.

Weblog Commenting by HaloScan.com

Danshjoo List

 

 

 

Saturday, June 04, 2005

نمي دونم اين احساس که "دو بار به خاتمي راي داديم ولي هيچ کاري نکرد" از کجا آمده. شايد هيچ وقت توي تاريخمون اين قدر چشممون را به روي واقعيت ها نبسته باشيم. شايد هم دليلش فقط حافظه ي تاريخي خيلي ضعيفمون باشه. و احتمالا به همين خاطرهست که اصلا به یادمون نيست که هشت سال پيش، همه ي دنيا ما رو به چشم دشمن نگاه مي کردند، دشمني که با پول، مخالفانش رو هر جاي دنيا که باشند سر به نيست مي کنه. شايد يادمون نباشه که هيچ کشور اروپايي توي کشورمون سفير نداشت. شايد فراموش کرده باشيم قدرت بي حد و حصر لباس شخصي هايي که به بهانه ي پياده کردن سليقه هاي شخصيشون (که البته اسم خيلي آشناي اسلام رو روش گذاشته بودند) امنيت همه، حتي خانواده ها رو به خطر مي انداختند. محدوديت هاي خفه کننده رو شايد از ياد برده باشيم. شايد حتي اين رو هم يادمون نباشه که رييس جمهور هم داشت به يک مقام فرابشري معصوم تبديل مي شد که انتقاد کردن ازش آروم آروم به گناهي مي مونست که سزاش رو آينده گان بايد معلوم مي کردند.
هر کدوم از اين ها رو که يادمون رفته باشه، اين رو بايد به چشم ديده باشيم که بعد از انتخابمون، رييس جمهور تبديل به آدمي شد معمولي، از جنس مردم کشورمون. کسي که حتي تهمت هايي که بهش زده مي شد از نوع تهمت هايي بود که ما تحمل مي کرديم. رييس جمهوري که خودمون انتخابش کرده بوديم، براي ما آبروي تازه اي خريد. آبرويي که نه تنها همه ي سفيرها رو به سفارتخانه هاشون توي تهران برگردوند، بلکه ايران رو از فهرست کشورهاي خطرناک، تا حدي به فهرست کشورهايي کشوند که بايد با اون ها گفتگو کرد. نرفتن پرونده ي ايران به شوراي امنيت و وتو نشدن درخواست عضويتش در سازمان تجارت جهاني هم از نشونه هاي ديگه سياست نسبتا موفق خارجه کسي بود که انتخابش کرده بوديم.
نشانه هاي تغيير و تحول در اين هشت سال فراوان هستند ولي شايد همين يک نمونه که امروز به جاي اون شعارهاي بنيادگرايانه هشت سال پيش بعضي نامزدها، همه ناگهان به فکر مردم ايران و آزادي و حتي مرتب بودن ظاهرشون افتاده اند، نشونه خيلي واضح اين موضوع باشه که ايران پس از خاتمي، ايران متفاوتيه. ايراني که قدر باعث و باني اين تحولات رو نمي دونه و با قهر سياسي بدون فکرش به جايي رسيده که ممکنه همه دستاوردهاي اين سال ها رو به باد بده.
راه درازي طي شده. اون هم به بهاي زياد. شرايط امروزمون نتيجه صدها سال تلاش سخته. درسته که با آرمانشهرمون هنوز خيلي فاصله داريم. اما اين نبايد باعث بشه که آن چه که ساخته بوديم رو خراب کنيم. رسيدن به آزادي، دموکراسي و رفاه يک روند طولاني و کنده و خطري که در حال حاضر تهديدمون مي کنه، روي کار آمدن کسانيه که ايران رو نه براي ايراني، که براي اهدافي مي خواهند که با آرمان هاي ايراني هيچ نسبتي نداره.

                                      10:59 AM