زندگـــی

                                        

 

 

 

 

 

  

صفحه اصلی
August 2002
September 2002
October 2002
November 2002
December 2002
January 2003
February 2003
March 2003
April 2003
May 2003
June 2003
July 2003
August 2003
September 2003
October 2003
November 2003
December 2003
January 2004
February 2004
March 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
March 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
October 2005
November 2005
December 2005
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
March 2007
April 2007
June 2007

 

تشکر   

This page is powered by Blogger.

Weblog Commenting by HaloScan.com

Danshjoo List

 

 

 

Saturday, May 28, 2005

مدتيه که بحث انتخابات دوباره داغ شده. وقتی آمار ثبت نام کنندگان نامزدی رياست جمهوری اعلام شد مسلما هرکسی که تا اون زمان بی خبر مونده بود توجهش جلب شد: 1014 نفر! بله، متاسفانه اوضاع مملکت به قدری نابسامان شده که حتی يک خيابان خواب هم فکر می کنه که می تونه مملکت رو از اين وضع نجات بده. بعد از اينکه شورای نگهبان اسامی تاييد صلاحيت شدگان رو اعلام کرد ديديم که فقط 6 نفر از 1014 نفر صلاحيت داشتند! و اين تا حد زيادی غيرقابل قبول و تمکين بود! خيلی از کسانی که سابقه ی زيادی در همين دستگاه داشتند رد صلاحيت شدند. همين مسئله سر و صدای زيادی ايجاد کرد تا جايی که رهبر چاره ای جز دخالت مستقيم نديد و در نامه ای به شورای نگهبان خواستار تجديد نظر در مورد دو نفر از کانديداها (دکتر معين و دکتر مهرعليزاده) شد. شورای نگهبان هم اطلاعيه ای داد و صلاحيت اين دو نفر رو تاييد کرد، هرچند که همچنان اصرار داشت رد صلاحيتشون کاملا قانونی و صحيح بوده!
بعد از اين مسئله شايد کار برای دکتر مهرعليزاده راحت شد. اما برای اصلاح طلب ها و حاميان دکتر معين تازه شروع دوراهی های سخت و تصميم گیريهای مشکل بود! چرا که مخالفان معين شروع کردند به جو سازی: معين با حکم حکومتی تاييد صلاحيت شد، معينی که به صراحت اعلام کرده بود که با حکم حکومتی مخالفه. و اين اعتماد مردم به معين رو سلب می کرد: معين از مواضع خودش کوتاه اومده، همه ش حرفه، همه ش سياسته، همه ش گول زدن مردمه...
اين بود که معين فکر کرد برای حفظ آبروی خودش هم که شده بهتره که انصراف بده. دست کم ثابت می شه که دروغ نگفته. ولی در نهايت بهتر ديد که نظر مردم رو هم در تصميمش دخالت بده. از روز 5 شنبه تا شنبه چندين جلسه با نمايندگان احزاب، دانشجويان، دانش آموزان و ... برگزار کرد تا سرانجام تصميم خودش رو اعلام کنه: به صحنه انتخابات برمي‌گردم.
و اين شد که ما برای روز 27 خرداد در برابر خودمون چند انتخاب می بينيم: انتخاب يکی از 8 کانديدا؟ رای سفيد؟ يا به طور کلی عدم شرکت؟!

می خوام تا پايان انتخابات در مورد انتخابات بنويسم و در مورد کسی که فکر می کنم برای رئيس جمهور بودن در اين شرايط خاص، به ديگر کانديداها ترجيح داره. اميدوارم بتونم لابلای نوشته ها، ذره ذره دلايل تصميمم رو بيان کنم. ولی دوست ندارم به هيچ دليلی نوشته هام بوی طرفداری جانبدارانه و همچين چيزهايی بگيره. که اگر اينطور شد اميدوارم بهم تذکر بديد. من هم کسی هستم که دارم تصميم می گيرم و تا عملی نشدن تصميمم، احتمال داره که با هر اتفاقی به طور کل نظرم تغيير کنه. پس تا آخرين لحظه نياز دارم که فکر کنم. همه مون نياز داريم که فکر کنيم و تصميم بگيريم. من روز به روز فکرهام رو می نويسم. شايد برای کسانی که دوست دارند در جريان قرار بگيرند و با آگاهی برای 27 خرداد تصميم بگيرند مفيد باشه.

                                      5:11 PM