امروز ششمين روز بهاره. آدم چقدر احساس خوب داره وقتی که فصل بهار و گل و شکوفه و سرسبزی و آفتاب و نشاطه! در دل من چيزی است، مثل يك بيشه ی نور، مثل خواب دم صبح و چنان بيتابم، كه دلم میخواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر كوه دورها آوايی است، كه مرا میخواند! اين روزها از آن روزهای پرشوره که می تونی همه کار بکنی. می تونی حتی اگه خواستی دوباره شعر بگی، يا می تونی تمام کينه های قديميت رو فراموش کنی و دوست بداری. می تونی رمز و راز آفرينش رو بفهمی. مهمتر از همه اينکه می تونی انسان باشی! البته به شرط اين که بخواهی!