فکر می کنم اشکال کار را فهميدم.
روزی، به دوستی که تازه نوشتن را شروع کرده بود، گفتم: "تا زمانی که خودت می نويسی ارزش داری. وقتی ديدی که داری برای خوشامد ديگران می نويسی، بدان که گم شده ای."
حالا، 2 سال بعد از آن حرفها، می بينم که خودم کم کم به راه گم شده می رفتم. و تعجب کردم که چرا قدمهايم سست شده! گاهی آن چه که بی اختيار انجام می دهيم از آنچه به اختيار، بر انجامش اصرار داريم، بيشتر به صلاحمان است. اما البته نه هميشه!