زندگـــی

                                        

 

 

 

 

 

  

صفحه اصلی
August 2002
September 2002
October 2002
November 2002
December 2002
January 2003
February 2003
March 2003
April 2003
May 2003
June 2003
July 2003
August 2003
September 2003
October 2003
November 2003
December 2003
January 2004
February 2004
March 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
November 2004
December 2004
January 2005
March 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
October 2005
November 2005
December 2005
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
March 2007
April 2007
June 2007

 

تشکر   

This page is powered by Blogger.

Weblog Commenting by HaloScan.com

Danshjoo List

 

 

 

Thursday, April 17, 2003

آدم گاهي دلش ميگيره. آدم گاهي دلش از دوستش ميگيره. آدم گاهي دلش از اين ميگيره که ميبينه دوستش، اون کسي که بهش اعتماد کرده، جواب اين اعتماد رو نميده. از اينکه ميبينه دوستش، حرف و عملش باهم فرق ميکنه. از اينکه احساس ميکنه داره بهش دروغ گفته ميشه. از اينکه احساس ميکنه احمق فرض شده!
و اگه اين احساس ادامه پيدا کنه و چيزي نباشه تا به آدم ثابت کنه که اشتباه ميکرده، کم کم اوضاع خرابتر هم ميشه: آدم شاکي ميشه، برخوردهاش خشن ميشه، اون چيزهايي که قبلا دو تا دوست رو به هم پيوند ميداد از بين ميره، و يک احساس منفي جاي همه چيز رو ميگيره.
دلم از دستش گرفته بود. احساس خوبي نداشتم. دلم ميخواست اين دل گرفتگي از بين بره. ازش کمک خواستم. اما به جاي اينکه به من کمک کنه، به احساس منفيم کمک کرد! حالا اوضاع داره خراب ميشه. اگه نخواد کمکم کنه مجبورم زودتر اين دوستي رو تموم کنم...

                                      7:15 AM