امروز فهميدم با همه احساس نزديکی که با بعضی از دوستان و وبلاگ نويسان و وبلاگ خوانان دارم، چقدر از همه دورم... فکر نمی کردم يک روز مجبور بشم توی دنيای وبلاگ هم بازی کنم، الان هم البته بازی نميکنم. اما اون چيزی هم که نشون ميدم نيستم. اينجا، اين وبلاگ، و اين شخصيتی که توی اين وبلاگ ظهور کرده، فقط قسمتی از منه. درست مثل شخصيتی که توی دانشگاه بروز پيدا کرده، يا توی خونه، يا بين فاميل... ساناز واقعی يه چيزيه از ترکيب همه اينها با هم...